نوپدید
یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
به دور از وصال، به دنبال وصال دیگران…
ایران
من «زیبا خوش خبر» هستم. سی و پنج سال سن دارم و سه سال است که مجموعه مردمی «یاریگران پیوند» را در شهر برازجان راهاندازی کردهام. هدف این مجموعه تسهیلگری در موضوع ازدواج جوانان است. از دوران جوانی همیشه در نظر داشتم چنین فعالیتی انجام دهم تا اینکه خودم ازدواج کردم. همسرم مردی متدین بود. ما هم خانواده متمولی بودیم. دوره عقد ما به خاطر برخی مشکلات طولانی شد و متاسفانه بعد از گذشت هفت ماه از عقد همسرم در تصادف فوت کرد و زندگی مشترک ما شکل نگرفت. با تجربه ازدواجی که به وصال نرسید و ایدههای دوران جوانی…
- 71 بازدید
- 0 پسند
- 0 نظر
من «زیبا خوش خبر» هستم. سی و پنج سال سن دارم و سه سال است که مجموعه مردمی «یاریگران پیوند» را در شهر برازجان راهاندازی کردهام. هدف این مجموعه تسهیلگری در موضوع ازدواج جوانان است.
از دوران جوانی همیشه در نظر داشتم چنین فعالیتی انجام دهم تا اینکه خودم ازدواج کردم. همسرم مردی متدین بود. ما هم خانواده متمولی بودیم. دوره عقد ما به خاطر برخی مشکلات طولانی شد و متاسفانه بعد از گذشت هفت ماه از عقد همسرم در تصادف فوت کرد و زندگی مشترک ما شکل نگرفت.
با تجربه ازدواجی که به وصال نرسید و ایدههای دوران جوانی تصمیم گرفتم برای آخرت همسرم و خودم کار خیری انجام دهم. بنابراین وارد گروههای جهادی منطقهمان شده و اقدام به شناسایی خانوادههای نیازمند کردم. در این بازدیدها با مشاهده وضعیت جوانان و نوجوانان به این نتیجه رسیدم که اگر مساله ازدواج جوانان حل شود قطعا زندگی شان مسیر رشد و ارتقا را در طی می کند. در آن زمان جوانهای زیادی را میدیدم که با وجود وضعیت مالی خوب به سراغ تشکیل زندگی مشترک نرفتهاند و به مرور داراییهای مادی خودشان را هم از دست میدادند. به نظرم اگر اطرافیان دست به دست هم داده و مشکلات بر سر راه این جوانان را حل کرده بودند بسیاری از این معضلات امروز از میان میرفت.
در شروع این کار تنها خودم بودم؛ با فهرستی از مخاطبان در گوشی تلفن همراهم! سالها واسطهگری بین زوجهای جوان را انجام داده بودم و مسائل و مشکلات آنها را خیلی خوب میشناختم. برای همین خدمات گروه را به دو بخش تقسیم کردم: دسته اول افراد نیازمند بودند که توانایی برای تامین هزینههای عروسی و جهیزیه نداشتند و دسته دوم افراد طبقه متوسط که امر ازدواج برای آنها با تخفیف و کاهش هزینه و پرداخت اقساطی هزینهها حل میشد.
یک بسته کامل ازدواج شامل آرایشگاه، لباس عروس، دسته گُل، تزئین اتوموبیل عروس و ورودی تالار را با قیمت فقط هفت میلیون تومان برای دسته دوم جزو خدمات خود قرار دادیم. درخصوص خانوادههای بیسرپرست و بد سرپرست و نیازمند هم این خدمات به صورت رایگان ارائه و هزینههای آن از سوی موسسه خیریه پرداخت میشد.
گاهی اوقات جشنهای عروسی را هم به صورت دسته جمعی برگزار میکردیم. مثلا در روز نیمه شعبان برای چهار زوج با مبلغ چهار میلیون تومان همزمان جشن عروسی برگزار کردیم. هرکدام از آنها نیز صد نفر میهمان داشتند.
در مدیریت هزینهها اینگونه عمل میکنیم که مثلا بخشی از هزینهها توسط افراد خیر تامین و بخشی دیگر به عنوان تخفیف توسط تالار و گل فروشی و … لحاظ میشود. بخشی از خدمات هم توسط مجموعه خودمان تامین میگردد که به صورت رایگان است. همین مساله باعث میشود هزینهها به شدت کاهش پیدا کند. من با زوجها شرط کردهام که بابت حمایتی که از آنها صورت میگیرد حتما باید صاحب فرزند شوند. البته این صرفا یک قول و قرار شفاهی است و انجام آن به وجدان خودشان بستگی دارد.
برای معرفی مجموعه اول به سراغ خیریههای شهر رفتم. بالاخره هر خیریهای اهداف جامعی دارد. من مجموعه خودم را به آنها معرفی میکردم و چهل زوجی که در سه سال فعالیت ما به خانه بخت رفتند از طریق همین خیریهها معرفی شده بودند.
من زوجهای مراجعهکننده را رها نمیکنم. آنها را به جلسات مشاوره میفرستم. در سه سالی که از فعالیت موسسه ما میگذرد من مشاورانی از مشهد و تهران را آوردم تا در کنار این زوجهای جوان باشند. این زوجها باید حداقل ده جلسه مهارتهای زندگی را آموزش بینند تا آمار طلاق پایین بیاید. الان در شهر برازجان نسبت به تعداد بالای ازدواج، طلاق کمتر شده است. در استان بوشهر اگرچه از لحاظ عددی بوشهر تعداد کمتری طلاق دارد اما ازدواج هم خیلی کمتر است.
همچنین در همکاری با اداره کاریابی، برای اشتغال هم آنها را معرفی میکنم. شغل اصلی من خیاطی است. دوستی دارم که این حرفه را رایگان آموزش میدهد. افراد نیازمند و علاقهمند را نزد آن دوستم میفرستم تا آموزش ببینند و در کارگاه خودم مشغول به کار شوند. درباره برخی زوجها که فاقد بیمه هستند طی رایزنی با پزشکان شرایطی را فراهم میکنیم که آنها را به صورت رایگان معاینه کنند؛ بخصوص درباره خانمهایی که امکان پرداخت هزینههای سنگین بارداری را ندارند.
موسسات خیریه فقط افرادی که تحت پوشش دارند را حمایت میکنند و مثلا جهیزیه آنها را تامین میکنند در صورتی که تامین جهیزیه به تنهایی کافی نیست زیرا باید به بعد از ازدواج این افراد نیز فکر کرد. اینکه فردی پس از تامین جهیزیه در زندگی دچار مشکل شده و طلاق بگیرد همه زحمتهای ما را در موسسه بر باد خواهد داد.